ایجاد وبلاگ

خوبم....!

خیلی خوب...

مگر می شود به فکر تو بود و خوب نبود

تو را خیال داشت و بد بود

راستی تا یادم نرفته بگویم...

دوستت دارم...

نه مثل دیروز...

نه مثل امروز...

نه حتی مثل اول سطر ...

تو را یک جور دیگر دوست دارم...

بیشتر از هر جور....

+ نوشته شده توسط زهره در سه شنبه شانزدهم خرداد ۱۳۹۶ و ساعت 5:52 |

گاه می اندیشم 

می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری

تو توانایی بخشش داری

دستهای تو توانایی ان را دارد که مرا زندگی بخشد

راستی شعر مرا میخوانی ؟

نه دریغا هرگز 

باورم نیست که خواننده شعرم باشی 

کاشکی شعر 

مرا می خواندی  

حمید مصدق*

+ نوشته شده توسط زهره در دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۶ و ساعت 5:30 |

دهمین سحر ماه رمضونه ....

گاهی به جایی میرسی که حتی وقتی دلت پر حرفه دیگه نمیتونی دست به قلم بشی و حرف دلت رو بنویسی و متوسل میشی به شعر و متنی که فکر میکنی از حال و هوای دلت نوشته ....گاهی اونقدر درمونده ای که بفکرت میرسه وبلاگ بزنی.........!!!!!!!!!!!!!!!!!

+ نوشته شده توسط زهره در دوشنبه پانزدهم خرداد ۱۳۹۶ و ساعت 5:38 |